پیکــــــستــان

پیکــــــستــان

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشایی» ثبت شده است

موضوع بررسی صلاحیت داوطلبان کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری تا آنجا بین اهالی سیاست محل بحث و بررسی بوده است که به‌دنبال آن، فضای رسانه‌های داخلی و البته خارجی نیز به‌سوی بررسی آن چرخش کرده است.

به‌راستی اگر همه داوطلبان، همانگونه که مدعی هستند، قانون را در سرلوحه کار خود قرار داده و اصلاً برا ا جرای قانون است که می‌خواهند در مقام نامزدی ریاست‌جمهوری قرار بگیرند، چرا و به‌کدام دلیل منطقی باید موضع احراز صلاحیت (و یا به بیان دیگر، رد صلاحیت) خود را مبدل به مهمترین دغدغه طرفداران‌شان کنند؟


//bayanbox.ir/id/7501954088093925299?view


گردنه احراز صلاحیت و آزمون ولایت‌مداری

موضوع بررسی صلاحیت در شورای نگهبان، علاوه برآنکه مانند یک صافی عمل کرده و موجبات صیانت از موجودیت نظام را فراهم می‌آورد، به‌مثابه آزمون ولایتمداری برای تمامی افراد شرکت‌کننده عمل خواهد کرد.

کاندیداهای احتمالی که از ماه‌ها و گاه سال‌های قبل اقدام به مقدمه‌چینی، آماده‌سازی امکانات، بسیج منابع‌مالی، انجام مذاکرات سیاسی با شخصیت‌ها و گروه‌ها و نیز تبلیغات غیرمستقیم رسانه‌ای کرده و طبیعتاً جهت ماندن در صحنه رقابت، علاوه بر دلایل شخصی، انگیزه‌های گروهی و جناحی دارند، به‌هنگام انتشار خبرهای مرتبط با تأیید یا رد صلاحیت‌ها، باید به این نکته توجه داشته باشند که چه ادعاهایی را در سخنان‌شان مطرح کرده‌اند.

هیچ نامزدی وجود ندارد که با ادعای عدم پایبندی به قانون وارد عرصه شود. بر اساس این قانون نیز وظایفی برعهده شورای نگهبان گذاشته شده است که یکی از آنها نیز احراز صلاحیت کاندیداهاست.

یقیناً واکنش کاندیداها به موضوع احراز یا عدم احراز صلاحیت خود از سوی شورای نگهبان، محکی مناسب جهت مشخص کردن میزان صحت ادعای آنها در مورد پایبندی به قانون است.

جبهه پایداری، ائتلاف دو به علاوه یک و اکثریت اصولگرایان از جمله این گروه‌ها هستند که بارها بر ولایتمداری خود تأکید می‌کنند. د راین میان حت یمی‌توان به حلقه انجحرافی نزدیک به دولت هم اشاره کرد که علاقه دارد بر ادعاهای ذکر شده، تأکید داشته باشد.


موضوع صلاحیت‌ها و اثبات حقیقی بودن توبه بعضی افراد

در این بین کم نیستند افرادی که با توسل به توبه و برگشتن از ادعای خود مبنی بر وقوع تقلب د رانتخابات سال88، مجال شرکت در انتخابات سال92 را یافته‌اند.

اصلاح‌طلبان و گروه‌های هم‌سو از این دست افراد هستند که د رموعد احراز یا عدم احراز صلاحیت خود، می‌توانند ادعاهای‌شان را اثبات کنند.


فرصتی به‌نام واکنش به عدم احراز صلاحیت

متأسفانه طی انتخابات برگزار شده در سال‌های قبل، همواره شاده سوءاستفاده جریانات خاص سیاسی از موضوع ردصلاحیت نامزدهای مورد نظر خود بودند.

بعضی از گروه‌های سیاسی که به‌سبب قانون‌شکنی و اقداماتی که بعضاً علیه امنیت ملی بوده است، در حال حاضر اجازه فعالیت ندارند. هرچند طیف حامیان آنها بسیار اندک بوده و عموما التزام عملی هب قانون اساسی ندارند، اما این گروه‌ها یا به بیان بهتر گروهک‌ها-مانند نهضت آزادی و ملی‌مذهبی‌ها- همواره در تلاش بوده‌اند تا با نام‌نویسی در انتخابات، فرصتی برای عرض اندام پیدا کرده و با واکنش‌ها و سخنان خود، نه‌تنها فرصت تبلیغات منفی علیه جمهوری اسلامی را د راختیار رسانه‌های بیگانه قرار دهند، بلکه با همه توان بر ادعاهای خود مبنی بر نبود انچه آزادی قلمداد می‌شود، صحه بگذارند.

این د رحالی است که هرگز سخنی از زبان چنین کسانی د رمورد کلکسیون قانون‌شکنی این گروهک‌ها شنیده نمی‌شود.


شانتاژ خبری ممنوع

باید امیدوار باشیم تا مدعیان حاضر در صحنه از همه گروه‌ها، در احراز یا عدم احراز صلاحیت خود و رقیبان‌شان، بهترین واکنش را نمایش دهند.

همانگونه که رد صلاحیت رقبا نمی‌تواند نفی‌کنند توانایی‌های مثبت آنها باشد، این موضوع در مورد همه سیاسیون وجود  دارد.

پس اگریکی از چهره‌ها احراز صلاحیت نشد، نباید با رفتا رو سخنانش، ایجاد جو منفی در فضای خبری کرده و به رسانه‌های خاص داخل یو خارجی، میدان مناسب برای مانور و حرکت‌های مذبوحانه را بدهد. همچنین اگر رقیبی رد صلاحیت شد، نباید او را تکفیر کرد و این موضوع را نشانه حقانیت خود دانست بلکه باید کوشید تا با ارایه برنامه‌ها و نظرات واقعی، خود را در معرض رأی مردم قرار داد.

 

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۶:۴۸
علی ب

تحلیلی بر وحدت کلام مشایی و رفسنجانی

موضوع تقابل هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی‌نژاد، مولود زقابت در نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری است؛ رقابتی که ظاهراً به یک دلخوری عمیق تبدیل شد.

د رادامه تحولات خرداد 88، این دلخوری در مناظره انتخاباتی میان احمدی‌نژاد و موسوی به اوج رسید و دستاویز نوشتن نامه جنجال‌ساز هاشمی به رهبر معظم انقلاب قرار گرفت(1). نامه‌ای که اگر ملاک موقعیت‌شناسی و بصیرت ایشان قرار گیرد، کمترین جای دفاع در برابر منتقدان را برای وی باقی نخواهد گذاشت(2).

وقتی مشایی و هاشمی به وحدت کلام رسیدند

در حال حاضر نوع ارتباط "حلقه انحرافی" با جناح‌های مختلف سیاسی به‌گونه‌ایست که فرض وجود اشتراک میان این جریان با اصولگرایان، اصلاح‌طلبان و دیگران، موضوعی غیرقابل تصور است.

در چنین شرایطی است که یافتن اشتراک در گفتمان "مشایی" و "هاشمی رفسنجانی"، ظرفیتی دوچندان برای به تعجب واداشتن شنوندگان را کسب خواهد کرد. اما این وحدت کلام درکجا وجود دارد؟ کافی است یک بار عجیب‌ترین قسمت از سخنان هاشمی رفسنجانی را که در آستانه انتخابات بیان شده است را با حرف‌های مشایی که در حدود پنج سال قبل بر زبان وی جاری شده، مقایسه کنیم:

اسفندیار رحیم مشایی(مرداد1387):

 «رییس‌جمهور هم بارها تأکید کرده است که رژیم اسراییل اصلا فلسفه وجودی ندارد و ما با این رژیم جنگی نداریم...برای هزارمین‌بار اعلام می‌کنم که ما با مردم دنیا دوست هستیم، حتی با مردم آمریکا و اسراییل...»(3)

اکبر هاشمی رفسنجانی(اردیبهشت1392):

«...ما با اسرائیل سر جنگ نداریم. حالا اگر عرب ها جنگ کردند ما کمک می کنیم...»(4)

واکاوی دلایلل مطرح کردن موضوع عدم جنگ با صهیونیست‌ها

در اینکه جمهوری اسلامی ایران در جایگاه یک نظام اسلامی و حاکمیتی برآمده از خواست مردم انقلابی، متخاصم‌ترین کشور جهان در برخورد با زیاده‌خواهی‌های رژیم اشغالگر قدس است، میان اکثریت قریب‌به‌اتفاق دولت‌ها و مردم مختلف جهان، موضوعی  بدیهی و اثبات‌شده است.

حمایت جمهوری اسلامی ایران از شیعیان لبنان و تأسیس حزب‌الله که مقدمه شکست اشغالگران صهیونیست د رلبنان بود، حمایت از حماس و دیگر گروه‌های جهادی فلسطین، تلاش‌های همه‌جانبه سران این رژیم جعلی برای تشدید تحریم‌ها علیه کشورمان و بسیاری موارد دیگر، زمینه‌ساز بروز این تفکر در جهانیان شده است.

در دوره 8سال دفاع مقدس، بارها به کشور اسلامی و انقلابی ایران از سوی سران معلوم‌الحال کشورهای عرب- تهمت زده شود که دارای ارتباطات پنهانی با اشغالگران قدس شریف است! البته این توطئه‌ها با اعلام آخرین جمعه ماه رمضان به‌عنوان "روز جهانی قدس" از سوی امام‌خمینی(ره) خنثی شد و صدالبته هرگز کلامی از زبان بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران مبنی بر عدم وجود جنگ میان جمهوری اسلامی ایران و صهیونیست‌ها، شنیده‌نشد.

در این میان می‌توان دلایل مختلفی را به‌عنوان گمانه بیان کرد که هرکدام ممکن است با درنظر گرفتن بعضی از شرایط، انگیزه بیان چنین نظراتی باشد:

الف) اتخاذ تاکتیک‌های خاص و نامأنوس جهت بیان مواضع سیاسی

ب) تلاش جهت آرام‌سازی روابط خارجی

ج) ارسال پالس‌های مشکوک برای حامیان رژیم‌صهیونیستی در جهت خلاف اهداف جمهوری اسلامی ایران

د) ابراز نظرات جنجال‌ساز برای قرار گرفتن در تیتر یک رسانه‌های داخلی و خارجی

آنچه مسلم است، هیچ‌یک از دلایل فوق نمی‌تواند در جایگاه دلیل و علتی معقول برای تأکید بر "عدم‌جنگ‌با‌اسراییل" باشد.

اصولاً مواضع سیاسی هر دولتی باید از سوی مسوولان مربوطه انجام شود. یقیناً رییس سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری(5)، صلاحیت ابراز عقیده درباره سیاست‌خارجی را ندارد؛ خصوصاً نظراتی که ممکن است مسایل بنیادی انقلاب را وارونه جلوه دهد. رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، قبل و بعد از قرار گرفتن در جایگاه کاندیدای احتمالی ریاست‌جمهوری، هرگز اجازه تغییر در ماهیت مسایل اصلی سیاست خارجی کشور را ندارد.

از سوی دیگر موضوع آرام سازی روابط خارجی کشور، امری است که طی مدت 34 سال گذشته، همواره دستاویز کسانی بوده است که از قطار نظام خارج شده‌اند، لذا نمی‌تواند گزینه ناسبی برای دستاویز قرار گرفتن در این امر باشد.

همچنین اگر نظرات مورد اشاره، با هدف ارسال پیام‌های سیاسی به طرف‌های خارجی باشد، باید گفت که یقیناً امری خارج از قاعده منطق، شرع،  آرمان‌های انقلاب اسلامی و در راستای تخریب استقلال کشور بیان شده است.

نهایتاً موضوع قرار گرفتن در تیتر یک رسانه‌های داخلی و خارجی نیز، آن‌قدر اهمیت ندارد که بخاطرش کلماتی در تضاد با مواضع اصیل جمهوری اسلامی و انقلاب، بر زبان مسوولان کشور جاری شود.

شفاف‌سازی در مواضع هاشمی  و شایستگی ریاست‌جمهوری

اگر مجموعه اتفاقات چهار سال اخیر را به پای شفاف‌سازی مواضع هاشمی نوشته و منش چهارسال گذشته وی را انعکاس حقیقی عقاید وی بدانیم، باید به این سوال جواب داد که آیا ممکن است فردی با سابقه وی بتواند سا‌ل‌های طولامی اقدام به پنهان‌سازی اصل عقاید خود کند؟ و اگر این سخنان از روی محاسبات سیاسی و فضای انتخاباتی است، آیا ممکن است فردی را که اصول اولیه منش انقلابی را این‌گونه نادیده می‌گیرد، صلاحیت قرار گرفتن در مسند ریاست‌جمهوری را دارد؟

 

پیوست:

1)      برای خواندن متن کامل این نامه که به نامه «بدون سلام و والسلام هاشمی به رهبر انقلاب» معروف شد، مراجعه کنید به این آدرس: http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=51314

2)      نمونه‌ای از این نقدها در نوشتاری تحت عنوان: «نقدی بر نامه توهین‌آمیز هاشمی به امام خمینی(ره)» به قلم قاسم روانبخش وجود دارد. http://www.ravanbakhsh.blogfa.com/post-227.aspx

3)      تأکید هزارباره مشایی بر دوستی با مردم اسرائیل سایت آفتاب، 20مرداد1387، http://aftabnews.ir/vdchzmnq.23n6qdftt2.html

4)      نمی‌گویم نمی‌آیم/ما با اسرائیل سر جنگ نداریم. سایت جهان‌نیوز 10اردیبهشت1392، http://www.jahannews.com/vdch-xnix23n66d.tft2.html

5)      جنجال اظهارنظرهای مشایی در مورد ابراز دوستی با مردم اسراییل، به زمانی بازمی‌گردد که در دولت نهم، عهده‌دار ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود.

۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۰:۴۵
علی ب
عرصه انتخابات همواره از یک‌سو محل ظهور جریان‌ها، ائتلاف‌ها و احزاب بوده است و از دیگرسو جایی برای تجدید حیات فعالان قدیمی عرصه سیاست.یازدهمین انتخاب مردم ایران برای ریاست‌جمهوری نیز از این قاعده مستثنی نیست. حضور گروه‌های گوناگون فکری که همواره کوشش می‌کنند تا در عرصه سیاست نیز حضور داشته‌باشند از یک‌سو و فعالان سیاسی از دیگرسو، در انتخابات 24خرداد1392 بدیهی است. نشانه‌های این حضور که البته می‌تواند کمک به حضور پرشورتر مردمی در انتخابات باشد، از اکنون قابل مشاهده است؛نشانه‌هایی که گاه چندان خالی از اشکال نیست.

اصلاحاتچی‌ها
گروهی که هنوز هم مشخص نیست شامل چه کسانی می‌شود. اگر ملاک برای تشخیص اصلاح‌طلب، حزب دولت‌ساخته حامی خاتمی باشد، باید به همه تشکل‌دهندگان «حزب مشارکت» نگاه کنیم. از روحانیونی که گاه تنها روحانی‌نما بودند گرفته تا مروجان فلسفه غربی در بین این افراد بودند. در این میان اگر نگاهی به دیگر حاضران در جمع حامیان اصلاحات بیندازیم، از تجزیه‌طلبان تا گروه‌های معاند نظام را هم خواهیم دید. این جماعت البته همواره حضور در انتخابات را با دست پس زده‌اند و با پا پیش کشیده‌اند؛ به‌همین سبب است که با همه توان برای اثرگذاری بر انتخابات خرداد92 کوشش می‌کنند.

اصولگرایان مختلف
امروزه اصولگرایان با تغییراتی که فضای سیاسی مملکت را دستخوش بعضی اتفاقات کرده، دچار بعضی ابهامات در صف‌بندی هستند. از یک طرف امثال علی‌مطهری که با حمایت اصولگرایان به مجلس راه یافته بود، در انتخابات نهمین دوره مجلس، سرلیست بعضی از گروه‌های اصلاح‌طلب شد و از سوی دیگر هم بخشی ا زحامیان دولت، صف خود را از اصولگرایان جدا کردند. اکنون هم ائتلاف‌هایی از همین اصولگرایان در حال تدارک حضور در انتخابات هستند و البته د راین هیاهو و بازار مکاره، کمتر کسی فرصت می‌کند که سراغ برنامه‌ کاندیداهای منتسب به این طیف، برای دوران تصدی پست ریاست‌جمهوری را بگیرد. بعضاً گروه‌هایی که ظاهراً اصولگرا هستند و باطناً تکنوکرات‌های فرهنگی، در میان صف این جناح حاضرند که معادلات را  پیچیده‌تر از همیشه می‌کنند.

جریان موسوم به انحرافی
«دولت کاندیدا ندارد!» این جمله در حال حاضر، نُقل و نقل محافلی است که خودشان را انحرافی نمی‌دانند. علاقه این عزیزان به حضور در انتخابات البته از دید کمتر کسی پنهان مانده است و گمانه‌زنی‌های نه‌چندان جالبی درباره نوع رفتار آنها در طول مدت باقیمانده تا انتخابات ریاست‌جمهوری،صورت می‌گیرد.

ملی‌گراها
جماعتی که همیشه طلبکار هستند و عموماً مملکت‌شان به وسعت چمدانی است که موقع احساس خطر آن را بسته و با خودشان به فرنگستان می‌برند! گاهی با اصلاح‌طلبان ائتلاف می‌کنند و گاهی با منافقین اما در هر صورت فرصت انتخاب را برای دادن تنفس مصنوعی به جنازه‌ ی ساله تفکر خود، از دست نمی‌دهند.
احزاب و شخصیت‌های چسبیده و نچسبیده جماعتی که با هر ضرب‌وزوری شده، می‌خواهند خودشان را نه به‌عنوان عضو فلان گروه و جناح سیاسی، بلکه به‌عنوان یگانه نماینده آن معرفی می‌کنند! این رفتار د رمیان بعضی احزاب هم دیده می‌شود. احزابی که بیشتر یک محفل خانوادگی هستند تا یک تشکل سیاسی و البته اوج تبلیغات و سروصداهای‌شان در موعد انتخابات است.

پدیده‌ای به نام ائتلاف
انواع مختلفی از ائتلاف در جناحین مختلف مملکت تشکیل شده است که اشاره کوچکی به آنها شد. این شیوه تازه حضور در انتخابات سبب شده تا بعضی اعضای آنها از روز اول رسماً اعلام کنند که آماده کناره‌گیری به‌نفع دیگران هستند!!! البته غیرائتلافی‌ها هم از این حرف‌ها می‌زنند اما هیچ‌یک مشخص نمی‌کنند در برابر دریافت کدام «امتیاز»، حتی قبل از فرارسیدن موعد نام‌نویسی، ندای «انصراف‌انصراف» سر داده‌اند!

بچه‌مذهبی‌ها
کیسه بوکس اغلب گروه‌ها، مورد عنایت همه جناح‌ها جهت جذب و بالا بردن وزن سبد آرا و البته اکثریت خاموش مردم کشور ما.
بچه مذهبی‌ها پای ثابت حضور در انتخابات هستند و همیشه آماده رأی دادن هستند و علاقه چندانی ندارند که برای خودشان رأی جمع کنند.این جماعت بدون کمترین ادعا پای ثابت حضور د رانتخابات بوده و هستند و البته خواهند بود تعیین‌کننده اصلی اتفاقاتی هستند که در عرصه انتخابات به‌وقوع می‌پیوندد.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۳۷
علی ب