پیکــــــستــان

پیکــــــستــان

طبقه بندی موضوعی

کودتای 18 تیر نوژه

چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۳۱ ق.ظ

حجت السلام محمد محمدی نیک معروف به ری‌شهری، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، روایت مستقیمی از کودتای نافرجام 18 تیر نوژه دارد. وی در آن روزها رییس دادگاه انقلاب ارتش بوده و از نزدیک متهمان را دیده و بازجویی‌ها را شنیده است.

حجت‌السلام ری‌شهری می‌گوید که کودتای نوژه چگونه شکل گرفت، چه کسانی در آن نقش داشتند و چه‌طور کشف و خنثی شد.آنچه در پی می آید، بریده‌هایی از خاطره‌های ری شهری پیرامون کودتای18تیر نوژه است:

 

یکی از رویدادهای مهم تاریخ انقلاب اسلامی که هنگام تصدی من در دادگاه‌های انقلاب اسلامی ارتش، اتفاق افتاد؛ کودتای نافرجام 18تیر 1359 است. این کودتا قرار بود از پایگاه هوایی شهید نوژه‌ همدان آغاز شود؛ به‌همین دلیل به کودتای نوژه معروف شد.


نزدیک غروب آفتاب روز هفدهم تیر 1359، آقای سعید حجاریان که با کمیته اداره‌ دوم ارتش(1) همکاری داشت، به دفترم آمد و هیجان‌زده گفت: کار خصوصی دارم. ظاهرا چند نفر در دفتر بودند، نزدیکم شد و گفت:«امشب قرار است کودتا شود.»(2)

...«نقاب» نام رمز و برگرفته از «سازمان قیام ایران بزرگ» است. این سازمان در ظاهر، تشکیلات هوادار دکتر بختیار، آخرین نخست‌وزیر رژیم شاهنشاهی و درواقع، سازمان کودتای نظامی آمریکا علیه انقلاب اسلامی ایران بود.

به‌هر حال سازمان «نقاب» رهبری جریان کودتای نوژه را به‌عهده داشت. گردانندگان اصلی این سازمان در داخل کشور، هم‌فکران بختیار در جبهه‌ ملی بودند. این کودتا را جبهه‌ ملی یا بخشی از این جبهه، هدایت می‌کرد. از گردانندگان اصلی این توطئه که بگذریم، اعضای سازمان نقاب، از وابستگان به رژیم سابق بودند که بیشتر‌ آنها را ساواکی‌ها و نظامیان اخراجی و بازنشسته و تعداد محدودی از نظامیان شاغل، تشکیل می‌دادند.

گستردگی شبکه‌ کودتا، نفوذ کودتاگران در اطلاعات ارتش و همکاری حداقل 2 تیم از گروه تعقیب و مراقبت اداره دوم ارتش با آنان و این‌که کودتاچیان توانسته بودند قبل از شروع عملیات و تا آخرین روزها، به فعالیت مخفی خود ادامه دهند، نشان می‌دهد سازمان‌دهی کودتا آن‌گونه که محققی تصویر کرده، ضعیف نبوده است. علاوه بر این، شرایط آغاز پیروزی انقلاب، به‌ویژه برخوردار نبودن نظام حاکم، از تشکیلات اطلاعاتی هم میزان موفقیت کودتاگران را افزایش می‌داد. کودتای نافرجام 18 تیر 1359، از نظر سازمان‌دهی، دست‌کمی از کودتاهایی نداشت که به پیروزی کودتاچیان می‌انجامد. 

 

رهبری نظامی کودتا

رهبری نظامی کودتا در داخل با سرهنگ دوم بازنشسته ژاندارمری، محمدباقر بنی‌عامری با نام‌های مستعار امید محمدی، احسان و... از مالک‌های بزرگ در رژیم گذشته بود.

او و همسر موقتش قمر‌الملوک حجازی، با نام مستعار مریم کودتا را رهبری می‌کردند! قمرالملوک، بیوه یکی از افسران گارد بود و شوهرش روز بیست و یکم بهمن 1357 در درگیری با مردم معدوم شد.                             

عوامل نفوذی در پایگاه

برای این‌که پایگاه نوژه که نقطه شروع و مرکز هدایت کودتا بود، به آسانی به تصرف کودتاچیان درآید، تعدادی عناصر نفوذی داخل پایگاه داشتند که اگر پیش‌بینی‌های لازم نبود، شاید پایگاه در اولین ساعت‌های حمله سقوط می‌کرد.  یکی از افراد نفوذی داخل پایگاه، سروان سلیمانی افسر عملیات پایگاه بود که شب حمله، در پست فرماندهی قرار داشت.

هدایت عملیات هوایی

تیمسار بازنشسته محققی که پس از پیروزی انقلاب، مدتی بازداشت و از طرف ستاد کودتا به‌عنوان هدایت‌کننده‌ هوایی انتخاب شده بود، در بازجویی‌‌های خود نوشته: « قرار بود عملیات هوایی را هدایت کنم و نقاطی در طرح بود که قبل از هر عملیات دیگر باید آنها را می‌زدیم؛ ازجمله منزل امام و باندهای مهرآباد. عبور سوپر سونیک یعنی شکستن دیوار صوتی روی تهران و حفظ برتری هوایی هم باید انجام می‌شد که پایگاه‌های دیگر نتوانند ضد ما عمل کنند. قرار بود هدف‌های بعدی از نظر حفظ آرامش و نظم تهران داده شود.»

طرح عملیات کودتا

درباره طرح عملیات کودتا برای تصرف پایگاه هوایی نوژه و حمله به تهران هم چند نفر از عوامل آن چنین گفتند:

عملیات تاکتیکی کودتا در درجه اول به این مساله تکیه می‌کرد که قدرت رزمی سپاه پاسداران مستقر در تهران را نابود کند. به‌همین دلیل منطقه‌هایی که باید بمباران می‌شد، بیشتر محل تجمع سپاه پاسداران بود؛ ازجمله عشرت‌آباد، مجلس شورای ملی سابق - واقع در میدان بهارستان- پادگان نوجوانان در لویزان و پادگان سعدآباد.

هم‌زمان با حل این مساله، به‌وسیله بمباران‌های سنگین هوایی و اختلال در سیستم ارتباطی سپاه پاسداران، تصمیم بر این بود منزل امام خمینی بمباران و امام هم کشته شود. برای سران کودتا کاملا مشخص بود تا زمانی که امام زنده است، مردم فقط با یک کلمه‌ ایشان به خیابان‌ها می‌ریزند و کودتا شکست می‌خورد. به‌همین دلیل کودتاگران بر سر دوراهی قرار می‌گرفتند؛ یا باید به بمباران کلی تهران و قتل عام مردم عادی رضایت دهند یا شکست کودتا را بپذیرند.

تصمیم برای اجرای راه‌حل اول، مشکل و مهم بود و در صورت پیروزی، کودتا را با عواقب ناخوشایندی روبه‌رو می‌کرد و تسلیم به راه دوم هم به معنی خودکشی کودتاگران بود.

بنابراین از بین بردن امام، یکی ار مهم‌ترین هدف‌های کودتا بود و برای اجرای آن بیش از سایر هدف‌ها، هواپیما و مهمات سنگین در نظر گرفته شده بود. با این‌که قرار نبود هیچ‌یک از هدف‌ها با موشک مورد حمله قرار گیرد، ولی درباره منزل امام، 2 موشک با 4 بمب سنگین 750 پوندی و 4 بمب ضدنفر خوشه‌ای، در نظر گرفته شده بود.

البته تصرف رادیو و تلویزیون هم‌زمان با کشته شدن امام، باعث می‌شد امکانات تبلیغات جمهوری اسلامی از بین برود و این امکانات در اختیار عوامل کودتا قرار گیرد.

کشف کودتا

ماه‌ها پیش از آغاز کودتای نافرجام 18 تیر 1358، سرنخ‌هایی از یک توطئه‌ براندازی به رهبری شخصی به نام «بنی‌عامری»، در اختیار بود؛ اما به‌دلیل نوپایی دستگاه‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی و نفوذ کودتاگران در اداره‌ دوم ارتش، پی‌گیری این جریان به جایی نرسید و به‌همین دلیل تا 48 ساعت پیش از شروع عملیات کودتا، هیچ‌کس از مسوولان نظام، از این ماجرا خبر نداشت.

افشای کودتا به‌وسیله یک خلبان نیروی هوایی

اولین نقطه‌ روشن کشف کودتا، اطلاعاتی بود که به‌وسیله یک خلبان نیروی هوایی و به توصیه‌ مادرش، در اختیار آیت‌الله خامنه‌ای قرار گرفت.

سال‌ها پس از آن ماجرا، به‌وسیله یکی از دوستان، از آن خلبان خواستیم ماجرای افشای این توطئه را بازگو کند. او توضیح داد: «آن زمان در پایگاه هوایی نوژه خدمت می‌کردم. حدود 6 ماه قبل از کودتا، برای کرایه‌ اتومبیل به آژانس مراجعه کردم. صاحب آن گفت: اگر 20 هزار تومان پول به من بدهی، برایت یک پیکان تهیه می‌کنم. من هم 20 هزار تومان تهیه کردم و به او دادم. در ادامه صحبت‌ها گفت: برنامه‌ای داریم که تو هم اگر در آن شرکت کنی می‌توانی در آینده وزیر یا هر مقام دیگری که بخواهی، بشوی...!

این موضوع گذشت تا این‌که دو- سه روز قبل از کودتا، یکی از خلبانان کودتاچی در پایگاه نوژه درباره این کودتا با من صحبت کرد و گفت: تو هم برای این کار در نظر گرفته شده‌ای و امروز بعدازظهر حمید نعمتی در ابتدای سه راهی پایگاه منتظر توست. ...حمید نعمتی را دیدم. قرار ملاقات را در تهران گذاشتیم. در تهران، به منزل نعمتی رفتم. به من گفت: مأموریت تو بمباران بیت امام و تلویزیون است. ما می‌توانیم تا 5 میلیون نفر را بکشیم! و اگر هم لازم شد در یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس یا روی ناو آمریکا در خلیج‌فارس فرود بیاییم.

به او گفتم: شما با مردم مخالفید یا با حکومت که می‌خواهید این همه کشت و کشتار کنید؟ گفت: ما با حکومت مخالفیم، ولی هرکس بخواهد مانع کار ما شود، چاره‌ای نداریم جز این‌که همه را بکشیم. این موضوع برایم خیلی سنگین بود و چون از مخالفت با آنها به‌ویژه در منزل نعمتی هراس داشتم، گفتم: بیت امام را نمی‌توانم بزنم ولی تلویزیون را می‌زنم. پس از کمی صحبت از او جدا شدم و به خانه‌ام رفتم و موضوع را به مادرم گفتم که زن ساده و مسلمانی است. مادرم به‌شدت ناراحت شد و گفت: تو نه‌تنها نباید این کار را کنی، بلکه باید خبر بدهی و جلو این کار را بگیری. اگر اطلاع ندهی، شیرم را حلالت نمی‌کنم و از تو رضایت ندارم!

بالاخره تا ساعت 12 شب با مادر و برادر کوچک‌ترم درباره این موضوع صحبت کردیم. تصمیم گرفتم موضوع را به جایی یا کسی اطلاع دهم. ولی چون نعمتی گفته بود در جاهای مختلف ازجمله سپاه نفر داریم و خیلی‌ها ازجمله شریعت‌مداری این کار را تایید کرده‌اند، می‌ترسیدم به هرکسی این موضوع را بگویم. تصمیم گرفتم موضوع را به آقای خامنه‌ای بگویم و برای محکم‌کاری، موضوع را روی کاغذ نوشتم و در خانه گذاشتم و به برادرم گفتم: اگر بلایی سر من آمد و برنگشتم، هر طور شده این موضوع را به جایی خبر بده و جلو این کار را بگیر. ساعت12:30 از خانه بیرون آمدم و به کمیته تلفن زدم و گفتم خبر خیلی مهمی دارم که حتما باید به آقای خامنه‌ای بگویم. مرا به کمیته بردند و چون زیاد سوال می‌کردند، گفتم: من یک خلبان هستم و موضوع براندازی در کار است. ساعت 4:30 صبح بود. رفتیم منزل آقای خامنه‌ای...»

کودتای خنثی‌شده

پس از جمع‌آوری اطلاعات لازم برای مقابله با کودتاگران و دستگیری عوامل کودتا، ستادی به نام «ستاد خنثی‌سازی کودتا» تشکیل شد. اعضای این ستاد مرکب از نمایندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کمیته‌ انقلاب اسلامی، کمیته اداره‌ دوم ارتش، اطلاعات و ارشاد و انجمن اسلامی نیروی هوایی و گروه ضربت مهدیه‌ قصر فیروزه بودند.

این ستاد تا آخرین مراحل سرکوب کودتا، به کار خود ادامه داد و پس از آن، ماموریت خود را به واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واگذار کرد.

عملیات ضدکودتا

عصر روز 18 تیر 1359، تیم‌های عملیاتی برای خنثی‌سازی کودتا و دستگیری کودتاگران وارد عمل شدند، پارک لاله تهران، پایگاه نوژه و جاده منتهی به آن در همدان، تحت کنترل نیروهای عملیاتی قرار گرفت.

«پارک لاله محل تجمع 40 نفر از خلبانانی بود که باید همراه فرمانده نیرو هوایی کودتا محققی- با اتوبوس ایران‌پیما به پایگاه هوایی نوژه می‌رفتند و به خلبان دیگر کودتا می‌پیوستند. اطلاع دیرهنگام واحد اطلاعات سپاه پاسداران از محل تجمع کودتاچیان، امکان برنامه‌ریزی اطلاعاتی را از آنان سلب کرد و به‌واسطهِ حضور توأم با هیاهوی اعضای کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران، بعدازظهر 18 تیر 1359 در پارک لاله، کودتاگران را متوجه اوضاع غیرعادی کرد. به‌همین دلیل بعضی از خلبانان با اتومبیل‌های شخصی و کم‌تر از 10 نفر هم با اتوبوس، عازم نوژه شدند.»

تعداد کمی از عوامل کودتا در پارک لاله دستگیر و بعضی از آنان موفق ‌شدند خود را به نزدیکی‌های پایگاه شهید نوژه برسانند، اما عوامل اصلی کودتا فرار را برقرار ترجیح می‌دهند.

دستگیری کودتاچیان

دادگاه انقلاب اسلامی ارتش، حکم‌های بازداشت متهمان به دخالت در توطئه کودتا را صادر کرد. اما به‌دلیل گستردگی شبکه‌ کودتا در سراسر کشور، مراجعه‌ ضابطان به دادگاه، برای گرفتن حکم دستگیری همه متهمان امکان‌پذیر نبود. بنابراین حکم‌های دستگیری متهمان بدون نام و تاریخ اعتبار در اختیار آنان قرار گرفت. این وضیعت تا حدود 2 ماه ادامه داشت.

پس از تلاش‌های فراوان مدافعان انقلاب، حدود 500 نفر از متهمان به شرکت در این توطئه، بازداشت شدند. به‌طور طبیعی تعدادی از آنان پس از بازجویی‌های مقدماتی به‌دلیل رفع اتهام یا ضعف نقش آنان در توطئه و شماری هم به دلایلی که خواهم گفت، آزاد شدند.

 رسیدگی به اتهام‌های کودتاچیان

بازجویی از متهمان کودتا شروع شد. بیشتر دستگیرشدگان در همان برخوردهای اولیه اظهار ندامت کردند و اطلاعات خود را گفتند. اما تا آنجا که به خاطر دارم، 2 نفر مقاومت کردند: یکی تیمسار محققی و دیگری تیمسار مهدیون.

محققی هم پس از گفت‌وگوی من با او و مواجهه با بعضی از دستگیرشدگان، احساس کرد نمی‌تواند موضوع را کتمان کند، بنابراین قرآن خواست و به قرآن سوگند خورد آنچه می‌داند بگوید و گفت.

درباره مهدیون اطلاع زیادی ندارم، چون مرحوم ربانی املشی که در آن تاریخ دادستان کل کشور برد، مسوولیت پرونده‌ وی را به‌عهده گرفت و من دخالتی نکردم.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. این کمیته به‌وسیله نیروهای انقلاب، برای فعالیت‌های اطلاعاتی، کنار اداره‌ دوم ارتش تشکیل شده بود و ریاست آن با آقای مهندس محمد رضوی بود. توضیحات بیشتر در این باره خواهد آمد.

2. ادامه خاطراتم در این باره در ص 149، با عنوان «خنثی‌سازی کودتا» خواهد آمد.

نظرات (۳)

سایت <a href="http://www.shadyab.com">تخفیف گروهی شادیاب </a>
المیرا خانم منظورت از این چی بود که گفتی شادیاب www.shadyab.com
این سایت و میشناختم
سایت خرید گروهی شادیاب هم یک از سایت های خرید گروهی هستش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی